مقایسه مک لارن W1 و فراری F80، حالا که میدانیم سهگانهی مقدس مک لارن P1، لافراری و پورشه 918 اسپایدر بالاخره دنبالهدار خود را به نمایش گذاشتهاند. البته بدون پورشه جدید. مدل خالص الکتریکی پورشه، Mission X، به نظر میرسد که بهطور بیسروصدا کنار گذاشته شده است، شاید به دلیل عملکرد ضعیف فروش خودروهایی مثل Rimac Nevera و Lotus Evija. پس شاید بهتر باشد آن را “دوگانگی غیرمقدس” بنامیم: مک لارن W1 در برابر فراری F80. این رقابت چطور پیش خواهد رفت؟
مقایسه فنی مک لارن W1 و فراری F80
خب، بدون شک صدای یک موتور V12 که تا بیش از ۹۰۰۰ دور در دقیقه میرود را فراموش کنید. فراری برای F80 از یک موتور 3.0 لیتری شش سیلندر توربوشارژ به همراه یک محور الکتریکی جلو استفاده کرده که یک هیبرید 4WD را ایجاد کرده است. طراحی آن به نوعی نمایی از آینده در دهه 1980 است؛ خشن، سنگین و به شدت تهاجمی. تکنولوژی این خودرو از مدل مسابقهای 499P الهام گرفته شده است. نتیجه، یک ماشین با 1183 اسب بخار قدرت است که میتواند در 5.7 ثانیه از 0 تا 124 مایل در ساعت شتاب بگیرد و به کمک 1050 کیلوگرم نیروی دانفورس، چسبندگی عالی به جاده دارد.
W1 هم از نظر فنی کم از فراری ندارد. در واقع، حتی قدرت بیشتری دارد. موتور 4.0 لیتری V8 با توربوشارژ و موتور الکتریکی رادیالفلوکس در مجموع 1258 اسب بخار تولید میکنند. این ماشین سبکتر از فراری است، ولی چون دیفرانسیل عقب است، شتاب آن کمی کندتر از F80 است. این ماشین هم 1000 کیلوگرم نیروی دانفورس تولید میکند. رقابت نهایی بین این دو قطعاً یک مبارزه سخت خواهد بود.
آیا کسی به این خودروها اهمیت میدهد؟
سوالی که پیش میآید این است: آیا کسی واقعاً به این خودروها اهمیت میدهد؟ البته که فکر کردن به رانندگی با W1 یا F80 هیجانانگیز است. عملکرد این ماشینها فوقالعاده است و قطعاً هر دو یک شوک عظیم آدرنالین به سیستم عصبی وارد خواهند کرد. اما شاید دیگر جستجو برای “بیشتر” دیگر فایدهای نداشته باشد. دیگر هیچکس نیازی ندارد که به سرعت یک مک لارن 750S یا فراری 296 GTB برسد، چه برسد به این هیولاهای جدید. عملکرد، بدون شک یک نوع اعتیاد است، اما وقتی نمیتوانی بیشتر از چند ثانیه از آن لذت ببری، آیا این به نوعی باعث دلسردی نمیشود؟
آیا این خودروها قابل پیشبینی و فراموششدنی هستند؟
شاید. ولی به هر حال، مردم به این خودروها اهمیت میدهند. واقعاً زیاد. باید بگوییم که W1 و F80 در حال حاضر موفقیتهای بسیار بزرگی کسب کردهاند. هر دو به طور کامل فروش رفتهاند – 399 مک لارن و 799 فراری که بیش از 23 میلیارد پوند درآمد تولید کردهاند. ویدیوی یوتیوب ما از معرفی F80 با اعداد خیلی بالایی مواجه شده است. در نهایت، حتی دعواهایی برای شرکت در تستهای مطبوعاتی این ماشینها خواهد شد. بنابراین انتقاد از این ماشینها کمی بیمعنی به نظر میرسد. اما با این حال، اینجا هستیم…
آیا این خودروها کمی پیشبینیپذیر و فراموششدنی نیستند؟
آیا این خودروها کمی قابل پیشبینی و فراموششدنی نیستند؟ به نظر من، دنیای هیپرکارها حالا با تضادهایی شناخته میشود: از یک سو، GMA T.50 که به طرز شگفتانگیزی سبک، خالص و قابل استفاده است، و از سوی دیگر آستون مارتین والکری که مرزهای آئرودینامیک را جابهجا میکند و ماشینهای جادهای را به سطحی جدید میبرد. این ماشینها به نوعی نمادین شدهاند. هر دو به اندازه F40 در دهه 1980 یا F1 در دهه 1990 الهامبخش هستند.
مقایسه مک لارن W1 و فراری F80 ، W1 به نظر میرسد که فقط یک مک لارن است که با قدرت بیشتری شبیه یک بمب در دماغهاش طراحی شده. و فراری، مسیری را دنبال میکند که بسیاری از افراد دوست دارند برگردند و دوباره خودروهای سبک و چابک با موتورهایی که صدای آنها را از دور میتوان شنید، بسازند. این خودروها نماد جستجوی بینتیجه برای “بیشتر” هستند، اما به نحوی کافی به نظر نمیرسند.